دوستان عزیز این مطلب از این سایت اینجا آمده است.
ایران آنلاین /در واقع این مدل رایج درآمدزایی از محتوای دیگران، شاید یکی از ارزانترین و گرانترین فرآیندهای سودافزایی باشد؛ ارزان است، چون با یک «کلیکرنجه» و کپی و بازنشاندن محتوا، به جای تولید یا سفارش محتوا، قضیه حل میشود؛ ممکن هم هست که گران تمام شود، چون از همان گوگل تا صاحبان اصلی محتوا، حتما میتوانند زرنگی شما را شناسایی کنند و از حذف و دستهبندی شما در فهرست محتوای بیریشه تا هیاهو و حواشی رسانهای در انتظار شما و برندتان خواهد بود. واقعیت ناشی از تجارب طولانی سازمانها و برندهای بزرگ، این است که در تعریف استراتژی رسانه و محتوا برای هر برند و کسبوکاری، یکی از مهمترین بخشها حتما همین پیشبینی ساختار و طراحی فرآیند تامین و تولید محتوا ست؛ وقتی از محوریت استراتژی محتوا در همه فرآیندهای ارتباطی، تبلیغات، فروش و خدمات پس از آن سخن میگوییم، باید به چرخه تولید و بازنشر محتوا و پیام هم بیندیشیم. طراحی چرخه تولید محتوا و بازنشر رسانهای در هر سازمان، بر چند پرسش اصلی تکیه دارد: «۱- چه بگوییم؟ ۲- برای چه مخاطبی بگوییم؟۳- چطور بگوییم؟۴- در کدام رسانه بگوییم؟ » حال تصور کنید که اگر بخش مهمی از فرآیند تولید محتوا، تامین و مناسبسازی محتوا به منابع رایگان یا ارزان وابسته باشد، چه نتایجی ممکن است بسازد. گرفتاری بسیاری از سازمانها و برندها، گاهی نتیجه همین سهلانگاریهاست؛ وقتی اعتراض یک پدیدآورنده اثر نسبت به استفاده بدون رضایت و تایید او در رسانهها با هر دلایلی پوشش خبری داشته باشد، رسانهها یا مالک یک مجموعه ممکن است پاسخگویی رسمی داشته باشند. استراتژی تولید و بازنشر محتوا در هر ساختاری، باید تا حد امکان و با بررسی تجارب و بازخوردها، برای بحرانها تضمین پیشگیری یا پیشبینی بحران داشته باشد؛ چیزی که در هیاهوی بسیاری از سازمانها و نگرانیهای مالی، گاهی فراموش میشود. مشاوران هر مجموعه و مدیران خلاق و باتجربه باید برای همین دو محور راهکار یا فرآیند مدیریت بحران داشته باشند./ اعتماد
No comments:
Post a Comment