Saturday, October 28, 2017

انواع نوشتن برای تولید محتوا


دوستان عزیز این مطلب از این سایت اینجا آمده است.

انواع نوشتن برای تولید محتوا

نوشتن بر دو نوع است: نگارش هنری و ارتباطی. آشنایی با مفهوم کلی این دو، به شما کمک می کند که مهارت های نوشتن را زودتر یاد بگیرید و تصویر ذهنی بهتری از مقدمات و روش های دست به قلم شدن داشته باشید.
نوشته های هنری (ادبی)

در نوشته های هنری یا ادبی، هدف نویسنده خلق اثری هنری است؛ خوانندگان این متون هم به دنبال ماهیت یا زیبایی های هنری آن هستند.

مفهوم نوشته از قدرت کلمات و هنر نویسنده به شدت تاثیر می گیرد. مثلا در رمان ها و داستان ها، نویسنده داستانی روایت می کند و ما محو هنر داستان سرایی اش می شویم؛ زیرا او به شکلی زیبا صحنه ها، شخصیت ها و هر آنچه را که در داستان است، توصیف می کند.

حتی اگر نویسنده جایی را گنگ و نامفهوم نوشته یا از جملات و واژه های عجیب و ناآشنا استفاده کرده باشد، باز هم نوشته برای ما زیباست و آن را نمودی از هنر نویسنده تلقی می کنیم.

در حال حاضر برای نوشتن متون ادبی دوره های آموزشی مختلفی برگزار می شود اما ذوق و قریحه اشخاص در نگارش متون ادبی زیبا و ماندگار، نقش بسیار تعیین کننده ای دارد.

خوشبختانه در زبان فارسی، نمونه های ارزشمندی از آثار ادبی دیده می شود.
بخوان  تولید محتوی چیست؟ راهکارهای تولید محتوی

بی شک اکثر ما وقتی جملات آغازین مقدمه کتاب گلستان سعدی را می خوانیم، از به کارگیری این همه تعبیرات و توصیفات هنری درباره نعمت های خدا لذت می بریم.

    منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی که فرو می رود، ممد حیات است و چون بر می آید، مفرح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب. از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به درآید؟

نوشته های ارتباطی با زبان معیار

نوع دیگر نوشتن، نگارش ارتباطی است.

در اینجا، نوشتن وسیله ای برای انتقال پیام و مفهوم است نه هنرنمایی نویسنده.

مهم است که آن مفهوم درست، شفاف و با کمترین ابهام انتقال پیدا کند.

نوشته های ارتباطی منطبق بر زبان و ادبیات معیار جامعه است؛ یعنی بیشتر افراد جامعه می توانند مفهوم این مطالب را درک کنند.

ما هر روز با نمونه های زیادی از متون ارتباطی روبرو می شویم، مانند: اطلاعیه هایی که در کوچه و خیابان نصب می شود؛ کتاب و مقالات آموزشی؛ بروشورهای تبلیغاتی شرکت ها و موسسات؛ روزنامه ها و نشریات، همین کتابی که در دست دارید و ده ها مثال دیگر.

در این مطالب عموما از تعبیرات ادیبانه و هنری استفاده نمی کنند مگر این که به انتقال بهتر پیام کمک کند.

تفاوت بین نگارش هنری و ارتباطی همانند تفاوت بین خوانندگی و سخنرانی است.

اولی به دنبال هنرنمایی و دومی در تلاش برای انتقال صحیح و شفاف پیام و مفاهیم است.

با توجه به توضیحاتی که ارائه شد، بدون شک متخصصان باید بتوانند مهارت نگارش ارتباطی را یاد بگیرند. اما لازم است که در نگارش مطالب، وجوه ادبی نوشته را هم در نظر گرفت؛ زیرا گاهی به کارگیری ویژگی های سبک های ادبی به تاثیرگذاری بیشتر مطلب، آراستگی آن و جلب توجه مخاطب، کمک می کند.
بخوان  چرخه تولید محتوا - قسمت اول: تولیدکننده محتوا

مانند استفاده از تشبیه، ضرب المثل، شعر و غیره.

ولی باید حواس مان باشد در «چاه ادبی» گرفتار نشویم؛ زیرا برخی از نویسنده های تازه کار، هنگام نوشتن مطالب، در به کارگیری عناصر ادبی زیاده روی می کنند و کارشان در نوشتن سخت می شود.

بدتر از آن، ممکن است کار خواننده نیز سخت تر شود؛ زیرا افراط در ادبی نویسی باعث کژفهمی و ابهام مطالب می شود و نوشته را از هدف اصلی (که همان انتقال پیام است) دور می کند.

در متون هنری و ادبی همه چیز در خدمت تعالی هنر است اما در متون ارتباطی همه چیز (حتی ظرافت های ادبی) در خدمت انتقال درست مفهوم است.

اگر هم نویسنده ذوق و استعداد خوبی در این زمینه نداشته باشد؛ موجب دل زدگی خواننده می شود، مانند حالتی که شخصی نابلد، ویولون به دست می گیرد؛ آنجاست که باید انتظار شنیدن هر صدای عجیب و غریبی را داشته باشیم.

توجه به این موضوع برای نوشتن مطالبی که مخاطب عام دارد اهمیت بیشتری پیدا می کند؛ مانند مطالبی که در وب سایت شرکت ها و سازمان ها قرار می گیرد یا مهم تر از آن، مطالبی که در مطبوعات و خبرگزاری ها منتشر می شود.

چگونه قلم خود را در نگارش پیدا کنیم؟ وقتی مهارت نویسندگی را یاد می گیرید، به مرور قلم خود را در نوشتن پیدا می کنید.

منظور از «قلم» سبک منحصر به فرد هر کس در نوشتن است. این موضوع در سخنرانی با صدای افراد قابل مقایسه است؛ یعنی هرکس صدای خاص خود را دارد. بهترین روش برای پیداکردن قلم اختصاصی در نوشتن این است که:

سعی کنید به همان شکلی که صحبت می کنید، بنویسید؛ ساده، راحت و صمیمی.
بخوان  تولید محتوی چیست؟ راهکارهای تولید محتوی

یعنی تلاش نکنید که متن خود را بسیار ادبی بنویسید؛ اتفاقا همین تفکر اشتباه، بسیاری را از نوشتن بازمی دارد.

بین لحن گفتاری و نوشتاری شما نباید تفاوت زیادی وجود داشته باشد؛ البته این به معنای محاوره نویسی یا شکسته نویسی نیست.

مثلا من در زبان گفتار می گویم: «فرق بین سیاره و ستاره اینه که ستاره از خودش نور داره، اما سیاره نور نداره» همین عبارات را در زبان نوشتار، به این صورت می نویسم: «فرق بین سیاره و ستاره در این است که ستاره از خودش نور دارد اما سیاره نور ندارد.» همان طور که دیدید لحن این دو تفاوت زیادی با هم نداشتند.

    منظور از «قلم» سبک منحصر به فرد هر کس در نوشتن است.

    این مسئله در سخنرانی با صدای افراد قابل مقایسه است.

    یعنی هرکس صدای خاص خود را دارد.

فرض کنید که من عبارت یادشده را این گونه بنویسم: «از جمله تفاوت های بین سیاره و ستاره می توان به این ویژگی اشاره نمود که ستاره از خود نور دارد در حالی که سیاره این چنین نبوده و نور ندارد.» جمله بندی عبارت دوم نویسنده سخت تر است و مهم تر اینکه خواندن آن نیز ِبه مراتب برای من برای خواننده اندکی دشوارتر می شود.

اگر واقعا من در گفتار هم از چنین لحنی استفاده می کنم، باید در نحوه بیانم تجدیدنظر کنم! زیرا این روش صحبت کردن یا نوشتن نشان می دهد که من در ساده سازی مطالب ناتوان هستم.

No comments:

Post a Comment